پدر، پسر، تربیت
درس فیلم «دهلیز» از منظر فرزندپروری
پدر، پسر، تربیت
چند روز پیش به دیدن فیلمی دعوت شدم كه پس از تماشای آن حیفم آمد درباره نكتههای آموزنده و ارزشمند آن در صفحه «فرزندپروری» نشریه پرمخاطبی مانند «سلامت» ننویسم...
بهخصوص اینكه بعد از چاپ نقد و بررسی سریال «مادرانه» كه در رمضان پخش میشد و تاكید بر رفتاری كه پدر باید با دخترش داشته باشد (آن را تحتعنوان «دخترتان رها نشود» در همین صفحه خواندهاید)، برخی از خوانندگان «سلامت» و حتی چند نفر از مراجعان آن را بسیار خوب اما ناقص دانسته بودند زیرا بر اهمیت نقش پدر و پسر اشارهای نداشت. اتفاقا این روزها فیلم خوشساختی به نام «دهلیز» در حال اكران است كه درست به همین موضوع پرداخته است. موضوع این فیلم دیدنی شاید در نگاه اول قصاص باشد اما هوشمندانه به نقش تربیتی پدر اشاره دارد و قصاص را در حاشیه بهانهای كرده كه این داستان زیبا را به نمایش درآورد. در «فرزندپروری» این هفته سعی میکنم نکتههای آموزندهای از این فیلم را که قادر است به والدین در امر تربیت فرزندان کمک کند، بازگو کنم.
1. هیچیك از والدین، حتی اگر از همه ظرفیت جسمی و روانی خود استفاده كنند، قادر نخواهند بود جای خالی والد دیگر را پر كنند. مادر «امیرعلی»، «هانیه توسلی»، كاملا سنجیده عمل میكرد اما نتوانسته بود پسرش را از رفتارهای نادرست و بزهكارانه بازدارد. كاری كه پدر در ظرف مدت كوتاهی انجام داد، چرا كه پدر نماد قانون است و میتواند با عشق پدرانه و ویژگیهای خاص خود، بچهها را وادار كند قانونمند عمل كنند. در سریال «مادرانه» دیدید «رها» به دلیل ناكارآمد بودن عملكرد پدرش و به دلیل اینكه پدر نقش موثر تربیتی را ایفا نكرده بود، به بزهكاری كشیده شده بود. در اینجا پدر حضور داشت اما بودنش به دلیل فقدان جایگاه تربیتی موثر با نبودن او تفاوتی نمیكرد. در «دهلیز» هم حضورنداشتن پدر در كنار پسربچه 2 ساله او را به سمتی سوق داده بود كه در 7 سالگی انواع و اقسام رفتارهای مخالف با عرف و قانون را انجام میداد. او به سمت ضدارزشهایی مانند آزار دیگران، بدرفتاری و دروغگویی كشیده شده بود و اگر پدر بالای سر چنین پسری نباشد، در نوجوانی قطعا همانند «رها» در سریال مادرانه یا هزاران بار بدتر از جایگاه او در اجتماع ظاهر خواهد شد.
2. پیام مهم دیگر فیلم، امید بود. من از خانوادههایی كه امیدی به اصلاح بچهها ندارند خواهش میكنم از این داستان درس بگیرند و بدانند هیچوقت برای جبران دیر نیست. شاید اگر «امیرعلی» داستان ما بزرگتر بود، كار پدر و مادر و صدالبته پدرش سختتر میشد اما «دهلیز» بچهای را به تصویر میكشد كه پدر بالای سرش نیست و در تاریكی زندگی میكند. از مدرسه به دلیل بدرفتاری اخراج و فقط به دلیل كورسوی امیدی كه پیدا میشود، به یك بچه سر به راه، مودب و درستكار تبدیل میشود. نامگذاری دهلیز كاملا بهجاست. قدیمیها میدانند دهلیز چیست؛ راهرویی طولانی، بلند و تاریك كه در ساختمانهای قدیمی بود و به حیاط راه داشت و ته این راهروی تاریك با نور حیاط روشن میشد. باید عادت كنیم همیشه نورامید را در زندگی در هر كاری، بهخصوص امر تربیت و پرورش بچهها كه قطعا سختی بسیاری دارد و كاری است شبانهروزی و بیتعطیلی، بیینیم. هرگز اجازه ندهیم این فكر به ذهنمان بیاید كه برای جبران دیر شده است و ما نمیتوانیم پدر یا مادر خوبی باشیم و رابطه ویران?شدهای كه با بچهها داریم، اصلاح كنیم.
3. به بهانه اكران فیلم «دهلیز» میخواهم از مادران عزیز یك تقاضا بكنم، با همسرتان در حضور بچهها جرو بحث نكنید، بهخصوص بحثهایی كه به جایگاه و اعتبار همسر شما كه پدر بچههاست، آسیب میزند چون فقط حضور فیزیكی پدر نیست كه در آینده بچههای شما و سلامت خانوادهتان اهمیت دارد و تحقیر او و خانوادهاش اركان خانواده شما را متزلزل خواهدكرد. رابطه درست و صمیمی مادر و پدر امیرعلی در این داستان، باعث شده بود باوجود حضور نداشتن پدر، جایگاه و اعتبار او در ذهن پسر مخدوش نباشد. طبق تحقیقات وسیعی كه انجام شده، نقش پدر بهعنوان نماینده اجتماع در زندگی بچهها ثابت شده است. خانوادهدرمانگر آمریكایی، سالوادورمینوتین، نظریهپرداز خانواده با ساختار، نتایج تحقیقات خود را اینطور بیان میكند: «در خانواده سالم، پدر و مادر نباید همتراز بچهها باشند و این خانواده باید هرم قدرتی داشته باشد كه در راس آن پدر خانواده باشد نه مادر. چون پدر نماینده ارزشهای اجتماعی برای بچههاست. مادر به دلیل عشق مادرانه نمیتواند نماینده خوبی برای قانون باشد اما عشق پدرانه به ذات خود ویژگی خاصی دارد و دوستداشتنی مشروط به برآورده كردن انتظارهای پدر است. پدر است كه از بچهها میخواهد تلاش كنند با عملكرد درست در جامعه مایه سربلندی او شوند. نگذارید جایگاه پدر به عنوان راس هرم قدرت با عملكرد نادرست شما در ذهن بچهها تخریب شود.»
4. بچهها وقتی به رشد تربیتی مناسب میرسند كه در آرامش زندگی كنند. در خانوادهای كه روابط عاطفی مناسب بین والدین وجود ندارد و روابط همسران بر پایه محبت، عشق و احترام نیست قطعا مشكلهای رایج زندگی روزمره درست حل و فصل نمیشود و بچهها در محیط آرامی كه انتظار میرود، پرورش نمییابند. اگر این پسر بچه 7 ساله، امیرعلی، در «دهلیز» شكفت و از این رو به آن رو شد، به دلیل این بود كه روابط عاطفی مناسبی بین والدینش وجود داشت. چنین كودكی قطعا در دوره بارداری، پس از تولد و تا 2 سالگی عشق و محبت جاری میان والدینش را دیده و ساختار ذهنیاش الگوی مناسبی دارد. هانیه توسلی آنقدر عاشق همسرش بود كه هر روز قبل از رفتن سركار سراغ شاكیان میرفت تا از قصاص صرفنظر كنند. این كار را كسی میتواند هر روز صبح به مدت 5 سال ادامه دهد كه عاشق باشد.
5. این فیلم به خانوادهها و بهخصوص پدرهایی كه گمان میكنند مسوولیت تربیت بچهها به عهده مادر است، پیام واضح و آشكاری میدهد كه وقتی پدر بالای سر بچه نباشد، او در معرض آسیبهای خاصی قرار میگیرد كه مهمترین آنها مختل شدن عملكرد طبیعی در جامعه است. بچهها از نگاه پدر، جامعه و قوانین زندگی اجتماعی را میبینند و ارزیابی میكنند. در سكانسی از فیلم «دهلیز» میبینیم که امیرعلی كه تازه دارد حس پدردارشدن را تجربه میكند، از پدر میخواهد او را در آغوش بگیرد و پدرش او را بر شانهاش سوار میكند. این صحنه بسیار زیبا این پیام را میدهد كه «امیرعلی» چطور از آن بالا به مردم، خیابانها، روابط آدمها و... نگاه میكند و انگار تازه دارد درك میكند و از روی شانه پدر و همتراز با چشمان او دنیا را میبیند. پدرهایی كه فكر میكنند نقش آنها مشابه یک دستگاه عابربانك است و فقط باید بروند سركار و پول درآورند، باید آگاه باشند كه مسوولیت تربیت بچهها فقط با مادر نیست. پسرتان را رها نكنید و اگر میبینید که مثلا سیگار در جیبش پیدا شده یا دیر به خانه میآید یا رفتار خلاف اخلاق یا قانون نشان میدهد، رو به همسرتان طلبكارانه نگویید: «تو مقصری؛ ببین عجب مادری هستی!» شما در همه مراحل رشد بچه نقش مهمی دارید، درست به همان اندازه كه سهم مادر است. پدر «امیرعلی» در «دهلیز» كه نقش آن را آقای «عطاران» ایفا میكند، با گفتن قصه شبانه هنگام خواب، درس درستكاری، راستگویی و دروغ نگفتن را یاد میدهد. شما پدرها باید برای بچهها وقت بگذارید چون چه دختر و چه پسر باید از شما زندگی اجتماعی را بیاموزند و یاد بگیرند سراغ خلاف و بزهكاری نروند. بچهها باید به این باور برسند پدر است كه در خانه قانون وضع میكند (درست است که مرد به همسرش احترام میگذارد و با هم حد و مرزها و قوانین را تعیین میكنند اما از نظر بچهها، پدر قانونگذار است.) پدر با بچهها بازی میكند؛ برای آنها متناسب سنشان وقت میگذارد، توانمندیهای خود را به آنها نشان میدهد و با نشان دادن قابلیتهایی كه دارد، پیام میدهد بچهها من پشت شما هستم، به من اعتماد و تكیه كنید.
پدر امیرعلی برایش اسب چوبی درست میكند، با دست خود برایش پیتزا میپزد، شبها قصه میگوید، با او فوتبالبازی میكند، موقعیت دریبل زدن و گل را برای او فراهم میكند تا دریابد میتواند از موقعیتهای زندگی استفاده كند و موفق شود. به او غیرمستقیم اعتمادبهنفس و جدال در اجتماع برای رسیدن به موفقیت و پیشرفت را میآموزد. پدر با فرزندش كشتی میگیرد و موقعیتی فراهم میكند كه پسر او را زمین بزند و بر خود غره شود كه توانستم پدرم را با این هیبت و قدرت زمین بزنم. پدر است كه به پسر میآموزد اگر خطایی كردی، مسوولیتش را بپذیر و با همه خطری كه دارد، صداقت پیشهكن و مردانه پای كاری كه كردهای، بایست.
باور كنید اگر برای فرزندتان وقت نگذارید و پدری نكنید، او را از دست خواهید داد و چنان فاصلهای بینتان میافتد كه او را به بیراهه و بزهكاری و تباهی میكشاند و شما را به درماندگی و غم. پدر «امیرعلی» در «دهلیز» به ما یاد میدهد كه در فرصت كم هم میشود نهایت استفاده را برد و به کودک آموخت درسهای زندگی چه هستند. قطعا میتوان این كار را انجام داد به شرط اینكه بخواهید از فرصتها استفاده كنید.
منبع : هفته نامه سلامت
نویسنده : الهه رضائیان